یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هردو ماشین به شدت داغون میشه ولی هردو نفر سالم میمونن.وقتی از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن.
مرد میگه ببین چکارکردی خانم! ماشینم داغون شده!
- آه چه جالب شما یه مرد هستید!
مرد با تعجب میگه بله چطور مگه؟
چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملا"سالم هستیم !
منظورتون چیه؟
این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم ملاقات کنیم و آشنا بشیم!
مرد با هیجان زیادی میگه اوه بله کاملا"موافقم! این حتما"نشونه خوبیه!
زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه یه معجزه دیگر! ماشین من کاملا"داغون شده ولی این بطری مشروب کاملا"سالمه!
این یعنی باید این آشنایی رو جشن بگیریم!-بله بله حتما"همینطوره!کاملا"موافقم!
زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه مرد هم بطری رو تا نصف سر میکشه و برمیگردونه به زن.
ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره بر میگردونه به مرد! مرد با تعجب میگه: مگه شما نمینوشین؟
زن با شیطنت خاصی میگه: نه عزیزم فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم!!!!